- سخن سنج
- آنکه بر زموز سخن واقف است. سخن فهم سخن شناس ادیب نقاد
معنی سخن سنج - جستجوی لغت در جدول جو
- سخن سنج
- کسی که بتواند سخنی را بسنجد و نیک وبد آن را دریابد، سخن سنجنده، سخن شناس، ادیب، کنایه از شاعر
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
انتقاد
سخن فهمی، ادیبی
سخن سنج بودن، سنجیدن سخن
آنکه سخن دیگران را بشنود و بپذیرد مطیع مقابل سخن ناشنو، قابل تربیت
کنایه از سخن بی مزه و ناگوار و ناخوش
شنوندۀ سخن، کنایه از آنکه سخن دیگری را بشنود و اطاعت کند، کنایه از کسی که پند و اندرزی را به گوش گیرد و به کار بندد، پند پذیر
سخنگو، سخن فهم، قصه خوان، شاعر، افترا زننده مفتری
ترکی تویی، تویی ک تو هستی